اشتباه فرستادی خانم دبیر!
به گزارش لیسون، شاید برای شما هم پیش آمده باشد که پیامی را می خواسته اید برای دوستی ارسال کنید و به اشتباه برای دوستی دیگر ارسال کرده باشید؛ در این فقره، طبعا محتوای ارسالی است که عمق فاجعه را اندازه می گیرد!
یعنی شاید شما چیزی علیه کسی نوشته باشید و خواسته باشید چنین محتوایی را از سر غیبت، آدم فروشی یا دست کم از باب درددل برای دوستی بفرستید اما از قضا آن را برای خود سوژه مورد نظر فرستاده اید. به نظر می رسد این خطای ساده، فاجعه بارترین شکل در ناسازه ارتباطی باشد.
دیروز، اتفاقی در مکاتبات اداری یکی از مسؤولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی افتاد که به نوعی شبیه همین اتفاقی است که شاید برای همه مان پیش آمده باشد. با این تفاوت که ما با پیشرفت تسهیلات شبکه های پیغام رسان، می توانیم همین که متوجه اشتباه مان شدیم، پیغام مان را پاک کنیم، اما کاری که دیروز مرضیه شفاپور، پشت میز کارش در کارگروه ساماندهی مد و لباس وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کرد، قابل بازگشت نیست؛ چراکه او به عنوان دبیر این کارگروه، اساسا نامه ای را که به اشتباه فرستاده بود در اختیار رسانه ها هم قرار داد تا آب رفته مطلقا قابل بازگشت به جوی نباشد. اما ماجرا از چه قرار است؟ اشتباه در چه بوده است؟ عرض می کنیم.
اصل ماجرا چه بود؟
دیروز نامه ای در رسانه ها منتشر شد که دبیر کارگروه مد و لباس وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی آن را خطاب به ساترا نوشته بود و مضمون نامه این بود که از این سازمان خواسته بود دستور دهند سکانس های مربوط به نمایش زنده و استفاده از مدل زنده از قسمت های منتشرشده و نیز قسمت های آینده مجموعه دراکولای مهران مدیری را که در شبکه نمایش خانگی تولید و توزیع می گردد، حذف گردد.
در این نامه که خطاب به سیدصادق امامیان، رئیس سازمان تنظیم مقررات و رسانه های صوت و تصویر فراگیر (ساترا) نوشته شده، آمده: با استناد به ماده یک قانون ساماندهی مد و لباس مصوب مجلس محترم شورای اسلامی و تاکید بر حفظ و تقویت فرهنگ و هویت اصیل ایرانی اسلامی و ترغیب عموم مردم به پرهیز از انتخاب و مصرف الگوهای بیگانه و غیرمانوس با فرهنگ و هویت ایرانی اسلامی، همچنین طبق مصوبه کارگروه ساماندهی مد و لباس، هرگونه نمایش زنده لباس یا هرگونه استفاده از مدل زنده ممنوع است. ضمن این که نمایش زنده لباس مصداق صریح استفاده از جذابیت های جنسی زن و در نتیجه مغایر با شئونات اسلامی و کرامت زن (موضوع بند 6 ماده 3 آیین نامه نظارت بر نمایش فیلم و اسلاید و ویدئو) می باشد؛ از طرف دیگر به استناد بندهای ج، د و ل از بخش 2، بندهای پ و ج از بخش 3 و بند ج از بخش 4 دستورالعمل شاخص های لباس، استفاده از سربند یا توربان ممنوع است. علاوه براین، به استناد بند یک از بخش الف آیین نامه مشخص مصادیق و آرایش های غیرمجاز مصوب وزارت کشور، سبک پوشش توربان که نوعی کلاه محسوب می گردد جزو مصادیق لباس غیرمجاز می باشد.
حال با توجه به انتشار سریال جدید دراکولا در شبکه نمایش خانگی و عدم رعایت ضوابط، قوانین و مقررات مصوب جمهوری اسلامی ایران، نمایش زنده لباس و مدلینگ، نمایش پوشش های نامناسب بازیگران، ترویج و اشاعه الگوهای غربی و مغایر با قانون و فرهنگ ایرانی اسلامی توسط سازندگان آن سریال زمینه ساز آسیب های جدی و هنجارشکنی در سطح جامعه می باشد. مقتضی است با توجه به اهمیت و تاثیرگذاری برنامه های سمعی و بصری بر مخاطبان و آحاد جامعه، خواهشمند است دستور فرمایید سکانس های مربوط به نمایش زنده و استفاده از مدل زنده از قسمت های منتشرشده و نیز قسمت های آینده حذف گردد. ثانیا درخصوص قسمت های در حال ساخت سبک پوشش توربان حذف گردد. سیده مرضیه شفاپور، دبیر کار گروه ساماندهی مد و لباس.
مرجوع شد؛ از مطهری به بهارستان!
اینجا عجالتا با کارگروه ساماندهی مدولباس از یک سو و کیفیت سریال دراکولا از سوی دیگر کاری نداریم که به هر دو می توان انتقادهایی را وارد دانست. اما مساله، گیرنده این نامه سرگشاده است. گفتیم که نامه برای رئیس سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر ارسال شده و از او خواسته شده سکانس هایی از دراکولا حذف گردد. این نامه نگاری در حالی اجرا شده است که مجوز تولید و توزیع شبکه نمایش خانگی در اختیار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است؛ یعنی همان جایی که خانم شفاپور به عنوان دبیر یکی از کارگروه هایش کار می کند! ساترا صرفا صدور مجوز سامانه های آنلاین را در اختیار دارد و در فقره اعتراضی دبیر کارگروه ساماندهی مد و لباس، اختیار و دخالتی ندارد.
حالا این اتفاق به هر حال افتاده و نامه ای که شفاپور از بن بست هلال احمر در چهارراه کالج نوشته و برای ساترا در تقاطع مطهری و مفتح که سازمان ساترا آنجاست فرستاده، گیرنده اش اشتباه است. درواقع حالا دوستان خود خانم شفاپور در وزارت ارشاد در میدان بهارستان باید نامه را دریافت کنند و بخوانند تا ببینند همکارشان چه مطالبه ای را مطرح کرده است. حالا که چنین شده، شاید خانم شفاپور نشسته پشت همان میزی که نامه اش را روی آن نوشته بود و مدام با خود تکرار می کند: از دشمنان برند شکایت به دوستان/ چون دوست دشمن است، شکایت کجا بریم؟
منبع: صابر محمدی - ادبیات و هنر / روزنامه خبرنگاران
منبع: جام جم آنلاین