ایکوم ایران در ادامه نشستهای هفتگی به آنالیز آرایه های معماری و میراث ناملموس پرداخت
به گزارش لیسون، ایسنا/ براساس آخرین گزارشهای منتشر گشته، ایکوم ایران در ادامه نشستهای هفتگی به آنالیز آرایه های معماری و میراث ناملموس پرداخت.
یاسر حمزوی عضو شورای فنی گروه حفاظت ایکوم ایران، بهنود گوهربین سرپرست کارگروه حفاظت آرایه های معماری گروه حفاظت ایکوم ایران، احمد محیط طباطبایی رئیس کمیته ملی ایکوم و علیرضا قلی نژاد عضو شورای ملی موزه ها در ایران (ایکوم) از سخنران های آن بودند.
یاسر حمزوی در سخنانی گفت: شاید تا 15 سال پیش به آرایه های معماری، تزئینات وابسته به معماری می گفتند، اما امروزه متوجه شده اند که این تزئینات وابسته به معماری نیستند، بلکه جزئی از معماری هستند و همین شد که واژه آرایه های معماری جایگزین شد. حال برای حفظ این آرایه ها چهار بخش مدنظر است؛ اول بخش مادی است، یعنی اثری که ما می بینیم؛ دوم استادکارانی هستند که این آرایه ها را خلق کردند؛ سوم منابع مکتوب هستند که برای شناخت بیشتر آثار به این منابع رجوع می کنیم و بخش آخر شیوه ها، دانش، رفتار و آداب عمل آوری این آرایه هاست که این بخش همان میراث ناملموس است و بسیار هم اهمیت دارد و حفظ اثر ملزم به این شیوه ها و دانش اجراست.
او ادامه داد: اگر بخواهیم آرایه کاشی معرق را به شیوه سنتی را که قدمت 700 ساله دارد، حفظ کنیم باید آثاری که از گذشته به جای مانده است به اضافه شیوه سنتی خلق اثر را حفظ کنیم. این موضوع درباره دیگر آرایه های معماری صدق می نماید و باید در هر مورد از آرایه ها، شیوه اجرا حفظ گردد که بخشی از شیوه های اجرا، انتخاب ماده اصلی اثر است. برای مثال در قلعه ضحاک آرایه گچی دو هزار ساله داریم و چون در ارتفاع واقع شده است مقدار بارش برف و باران و وزش باد بسیار زیاد است، اما این آرایه دو هزار ساله دوام آورده و این به خاطر انتخاب ماده اصلی آن است.
بخش دیگری که موجب ماندگاری اثر بعد از دو هزار سال شده، عمل آوری ماده آن است، یعنی کاری که استادکار روی این ماده انجام داده و اگر این بخش را که همان میراث ناملموس است، به خوبی نشناسیم نمی توانیم آثاری با چنین ماندگاری خلق کنیم.
حمزوی افزود: بخش بعدی مرحله اجراست و باید با مطالعات فنی و مهندسی معکوس این مراحل را بشناسیم. در نهایت باید بر حفظ آثاری که به جای مانده و بعلاوه بر شیوه های سنتی خلق آثار متمرکز باشیم تا بتوانیم آن را ادامه دهیم و بخش صنعتی نتواند روی این آثار اثر بگذارد و موجب از بین رفتن آنها گردد، موضوعی که الان شاهد آن هستیم.
این پژوهشگر آرایه های معماری با بیان اینکه نکته مهم دیگر انتخاب واژه ها و اسامی آرایه های معماری است، اظهار کرد: وقتی نام یک تکنیک را می بریم طرف مقابل باید با شنیدن آن، تا حد زیادی متوجه شیوه ساخت گردد و این موضوع به مبحث آموزش خیلی یاری می نماید؛ چرا که لازمه آموزش، یک طبقه بندی کامل و دقیق است. درباره آرایه های معماری ایران خیلی خلاصه طبقه بندی هایی اجرا شده است اما اینکه هر اثر را با جزئیات و دقت آنالیز و مقایسه نمایند هنوز اتفاق نیفتاده است، با این حال پژوهشگرانی هستند که در این حوزه خوب کار می نمایند.
در گذشته و شاید همین امروز وقتی می خواستیم درباره معماری صحبت یا اطلاعاتی را گردآوری کنیم به منابع مکتوب ترجمه شده مراجعه می کردیم در حالی که وقتی روی اثر آنالیز و مطالعه انجام دهیم، متوجه می شویم این اطلاعات گاهی درست و کافی نیست، علت اول هم این است که گردآورنده های این منابع، متخصص آرایه های معماری نبودند و زمان کافی برای آنالیز آن نمی گذاشتند.
حمزوی افزود: زمانی که مطالعه و آنالیز انجام نگردد کسی متوجه این اشتباه ها نمی گردد و همین منبع نسل به نسل منتقل می گردد. این موضوع حتی درباره منابع داخلی هم صدق می نماید، برای مثال استاد پیرنیا درباره مسجد سرخ ساوه مطلبی نوشتند که آنالیز هایم از این اثر مغایر با این مطلب بود. بنابراین مهم است که به غیر از منابع و استادکارانی که به آنها مراجعه می کنیم، اثر را از نزدیک ببینیم و روی آن مطالعه کنیم.
در ادامه بهنود گوهربین گفت: وقتی به اداره ثبت میراث فرهنگی مراجعه کردم، متوجه شدم که نسبتِ ثبت امور فرهنگی و اجتماعی به آرایه های معماری بسیار بیشتر است و تعداد کمی از آرایه های معماری ثبت ملی شده اند، در حالی که مجموع آرایه های معماری در ایران بسیار ویژه و متنوع است. دو گونه آرایه معماری افزوده شده و ساختاری داریم که زیرشاخه های بسیار متنوعی دارند. ممکن است یک شاخه اصلی آرایه ثبت شده باشد، اما تمام زیرشاخه های آن هم امکان ثبت و آموزش دارند.
هدف ما از ثبت این آرایه ها، حفظ این یادگاری ها، آموزش و توسعه آن است، چرا که بسیاری از استادکاران این هنر در شرف بازنشستگی و ازکارافتادگی هستند و آموزش بعضی از آرایه های معماری ما در سرفصل تدریس دانشگاه ها نیست.
او افزود: برای مثال آرایه تیشه داری که چند ماه پیش ثبت شد در بسیاری از خانه های تهران اجرا شده و در سردر یکی از خانه های تاریخی تبریز (خانه بلورچی) هم از این آرایه استفاده شده است. این آرایه هم رو به فراموشی بود و حتی در دانشگاه تبریز که نزدیک همین خانه است، تدریس نمی گردد، اما خوشبختانه در شوشتر امروز شاهد آموزش و توسعه آن هستیم. یا درباره مجسمه سازی و نقش برجسته گچی دوره ساسانی و اسلامی خیلی کم کار کردیم و شاید یکی از آرایه هایی است که باید ثبت گردد.
گوهربین اظهار کرد: هر فن معماری نیازمند ظرافت و دقت است و آرایه های معماری در آثار ما بسیار متنوع و از لحاظ استفاده از ماده و مصالح، فن، تکنیک و استادکاری پیشرفته است اما حیف است که هنوز نتوانسته ایم این آرایه ها را به صورت یک مجموعه همگام یا مجزا به ثبت جهانی برسانیم و بسیاری از آنها را در دانشگاه ها تدریس نمی کنیم، در حالی که این قابلیت را دارند. هر چقدر به گز و سوهان و شیوه تهیه آنها اهمیت دادیم به آرایه های معماری اهمیت ندادیم و در حق آن اجحاف کردیم.
احمد محیط طباطبایی نیز در سخنانی کوتاه و در تایید سخنانی که گفته شد، بیان نمود: آرایه های معماری بسیاری متنوع است، همانطور که اشاره شد آرایه چیزی اضافه بر معماری نیست و در معماری تاریخی ایران بخشی از خود معماری است و هر چه بیشتر به گذشته می رویم این موضوع به وضوح قابل مشاهده است. بعلاوه آموزشی که در دانشگاه ها، هنرستان و نزد استادکاران داریم باید با یکدیگر تلفیق شوند و نهادی مانند میراث فرهنگی باید این اقدام را انجام دهد، چون از نهادی مثل میراث فرهنگی انتظار نمی رود دانشگاه بسازد، اما انتظار می رود که هنر سنتی استادکاری را در کنار هنر فارغ التحصیلان دانشگاهی و آموزش مدرن تلفیق کند تا این هنرها احیا شوند. ثبت یک اثر فقط شروع به کار است و برنامه ترویج و توسعه آن را باید تدوین کنیم.
علیرضا قلی نژاد نیز از دیگر سخنرانان این نشست، اظهار کرد: در دوران تاریخی، آرایه های معماری جزئی از معماری بنا بوده و به بخش های کالبدی و پایداری یاری می نماید. وقتی از میراث ناملموس و معماری صحبت می کنیم، گاهی از آن به منظور آداب عمل آوری معماری برداشت می گردد، در حالی که یکی از مهمترین بخش های ناملموس معماری، خاطره ای است که معماری می سازد. یا وقتی درباره موزه صحبت می کنیم در ذهنمان کالبدها، سفالینه ها و مجسمه ها نقش می بندد، در حالی که امروز می دانیم موزه فرای عناصر مادی است و میتوان موزه بدون شی داشت که چنین موزه هایی از بعد ناملموس آنالیز می شوند.
این کارشناس میراث فرهنگی افزود: در حوزه معماری گاهی از آداب عمل آوری خشت و کاهگل یا آداب مکان یابی صحبت می کنیم، اما بخش دیگر آن خاطره معماری اثر است که مجموعه تمام اینها موزه را هدیه می نماید و بسیاری از بناهای تاریخی ما با آنکه نام موزه ندارند، اما استعداد موزه شدن را دارند یا سرمایه های یک موزه را دارند.
منبع: همگردی